درسهایی درباره روابط که از روانشناسی سریال فرندز می‌توان آموخت در کلینیک مغز و شناخت آسا اصفهان

در مقاله اول روانشناسی سریال فرندز: 6 درس درباره روابط به بررسی روانشناسی سه شخصیت سریال فرندز، یعنی مونیکا، ریچل و چندلر پرداخته شد و نشان داده شد که چگونه تجربه‌های گذشته و نیازهای عاطفی آن‌ها بر روابطشان تاثیر گذاشته است. مونیکا که در جستجوی تایید دیگران است، سرانجام در رابطه با چندلر به امنیت احساسی دست می‌یابد. ریچل با کشمکش‌های درونی‌اش مواجه می‌شود و چندلر نیز از ناپختگی به بلوغ عاطفی می‌رسد.

درس‌های فراوانی از قسمت ۱ مقاله روانشناسی سریال Friends گرفتیم. از جمله نشان داده شد که رشد در روابط نیازمند مواجهه با زخم‌های گذشته و پذیرش نقص‌هاست. حالا در قسمت دوم روانشناسی سریال فرندز به سه شخصیت دیگر یعنی راس، فیبی و جویی خواهیم پرداخت. اگر مقاله شماره 1 را نخوانده‌اید پیشنهاد می‌کنیم پیش از خواندن این مقاله ابتدا قسمت 1 را مطالعه کنید. با کلینیک مغز و شناخت آسا همراه باشید.

بررسی روانشناسی سریال فرندز، شخصیت‌های پیچیده

سریال فرندز (Friends) همچنان یکی از پدیده‌های فرهنگی ماندگار است که با داستان‌های طنزآمیز و شخصیت‌های به‌یادماندنی‌اش، توجه میلیون‌ها نفر را به خود جلب کرده است. در حالی که این سریال به ظاهر یک کمدی دوستانه است، اما نگاهی عمیق‌تر به روابط میان شخصیت‌ها و واکاوی روانشناختی آن‌ها، ابعاد پیچیده‌ای از زندگی و روابط انسانی را آشکار می‌سازد. در قسمت اول، به بررسی شخصیت‌های مونیکا، ریچل و چندلر پرداختیم و تاثیر تجربه‌های گذشته و نیازهای عاطفی آن‌ها را بر روابطشان بررسی کردیم.

اکنون در قسمت دوم بررسی روانشناسی سریال فرندز، به تحلیل روانشناسی سه شخصیت دیگر، یعنی راس، فیبی و جویی می‌پردازیم تا ببینیم این سه نفر چگونه با چالش‌ها و کشمکش‌های درونی خود روبرو می‌شوند و در مسیر روابطشان چه درس‌هایی می‌آموزند.

فیبی: به طور شگفت آوری امن

با نگاهی دقیق‌تر به شخصیت فیبی، متوجه می‌شویم که او دارای درک منحصربه‌فردی از مرزها و آگاهی دقیقی از خواسته‌های خود در روابط است. این ویژگی‌ها با توجه به تجربیات چالش‌برانگیز او از جمله ترک شدن، طرد شدن و زندگی در خیابان‌ها، بسیار برجسته است. سفر فیبی در مسیر خودشناسی و رشد شخصی، به توانایی قابل‌توجه او در هدایت روابط با یک حس قوی از خود منجر شده است.

برخلاف سایر شخصیت‌ها، فیبی نقص‌ها و آسیب‌پذیری‌های خود را پذیرفته و این ویژگی‌ها به او اجازه می‌دهد تا در روابط عاشقانه خود مرزهایی را تعیین و از آن‌ها حمایت کند. به عنوان مثال، او به‌طور آشکار درباره اهداف بلندمدت خود و اهمیت ایجاد یک خانه عاشقانه و پایدار صحبت می‌کند. نمونه‌ای بارز از این موضوع رابطه او با مایک است، جایی که فیبی به وضوح تمایل خود برای داشتن آینده‌ای مشترک و عدم تمایل به سازش بر سر نیازهایش را بیان می‌کند. زمانی که مایک نمی‌تواند آنچه او می‌خواهد را فراهم کند، تصمیم دشوار به پایان دادن به رابطه می‌گیرند که نشان‌دهنده تعهد فیبی به خوشبختی خودش است.

کلینیک مغز و شناخت آسا، مرکز تخصصی مشاوره و روان‌درمانی اصفهان، طیف گسترده‌ای از خدمات مشاوره‌ای و درمانی از جمله مشاوره زوج‌ها را ویژه همه گروه‌های سنی ارائه می‌دهد.

توانایی فیبی در تعیین مرزها فراتر از روابط عاشقانه او می‌رود و شامل دوستی‌های او نیز می‌شود. او اغلب دوستانش را تشویق می‌کند تا مسئولیت‌پذیر باشند و به تعهدات خود عمل کنند، که نشان‌دهنده درک بالای او از مسئولیت‌پذیری است. علی‌رغم طبیعت بازیگوش و عجیبش، فیبی سطحی از هوش عاطفی و اعتماد به‌ نفس را از خود نشان می‌دهد که او را از همتایانش متمایز می‌کند.

در طول مسیر، فیبی به‌طور مداوم توانایی دفاع از خود و تصمیم‌گیری‌هایی که با خواسته‌های واقعی او همخوانی دارند را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، زمانی که او نقش مادر میزبان برای فرزندان برادرش را بر عهده می‌گیرد یا به عنوان مادر جایگزین عمل می‌کند، این مسئولیت‌های مهم را با درکی محکم از نیازها و انگیزه‌های خود می‌پذیرد.

فیبی در روانشناسی سریال فرندز با تاب‌آوری و توانایی در تعیین مرزها، ارزش قائل شدن برای خود را آموزش می‌دهد.
فیبی در روانشناسی سریال فرندز با تاب‌آوری و توانایی در تعیین مرزها، ارزش قائل شدن برای خود را آموزش می‌دهد.

تعهد فیبی به خودشناسی، توانایی او در برقراری موثر مرزها و تمایلش به گرفتن تصمیم‌هایی که با خود واقعی‌اش همخوانی دارد، نشان‌دهنده یک سبک دلبستگی نسبتا امن است. رشد و قاطعیت او، فیبی را به شخصیتی با بلوغ عاطفی تبدیل کرده که مثال برجسته‌ای از هدایت روابط سالم حتی در مواجهه با شرایط چالش‌برانگیز است.

جویی: پذیرش کودک درون

جویی، نماد یک روح راضی و خوشبخت، به‌عنوان فردی که از وضعیت مجردی خود کاملا خوشحال است، شادی غیرقابل‌انکاری را به نمایش می‌گذارد. در حالی که جامعه اغلب از ما انتظار دارد که در جستجوی روابط باشیم، جویی با این هنجار مخالفت کرده و رضایت واقعی خود را در استقلالش می‌یابد. خشنودی واقعی او از زندگی، به ما یادآوری می‌کند که مجرد بودن به معنای نقص یا نیاز به فرار از وضعیت فعلی نیست. هیچ شرمی در لذت بردن از آزادی و شادی که با مجرد بودن همراه است وجود ندارد.

با نگاهی به گذشته‌ی جویی، تصویری از دوران کودکی‌اش به عنوان یک مهاجر ایتالیایی که خانواده‌اش به شهر پرهیاهوی نیویورک نقل مکان کرده‌اند، نمایان می‌شود. در میان این شلوغی، جویی نقش مهمی به عنوان محافظ و مراقب خواهرانش ایفا کرد. خاطرات متعددی تعهد او به رفاه آن‌ها را به تصویر می‌کشد. این مسئولیت‌هایی که در دوران رشد بر او تحمیل شد، احتمالا دیدگاه او نسبت به بزرگسالی را شکل داده است.

جای تعجب نیست که جویی در بزرگسالی به دنبال رهایی از تعهدات خانوادگی است و کودک درون خود را می‌پذیرد. با فاصله گرفتن از خانواده‌اش، او آرزو دارد که ذات بی‌خیالی دوران کودکی، معصومیت و بازیگوشی که در زندگی قبلی‌اش از دست داده بود، را باز پس بگیرد.

او مشتاق است که سنگینی مسئولیت‌هایی که روابط اغلب به همراه دارند را کنار بگذارد. برای جویی، تعهدات سنگین و ناخوشایند به نظر می‌رسند، بازتابی از مسئولیت‌هایی که در جوانی بر عهده داشت. به همین دلیل، او به‌طور آگاهانه مسیری را انتخاب می‌کند که در آن بتواند از سادگی همراهی با خود لذت ببرد. سفر او قدرت پذیرش استقلال، لذت بردن از روحیه بی‌خیال زندگی و به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی که ما را به دنبال روابط می‌کشاند، را نشان می‌دهد.

انتخاب جویی برای اولویت دادن به شادی خود، درس ارزشمندی در خودکفایی و اهمیت ساختن زندگی‌ای که با عمیق‌ترین خواسته‌های ما همسو است، ارائه می‌دهد.

روانشناسی سریال فرندز در شخصیت جویی، لذت بردن از زندگی و اولویت دادن به خوشبختی شخصی را تایید می‌کند.
روانشناسی سریال فرندز در شخصیت جویی، لذت بردن از زندگی و اولویت دادن به خوشبختی شخصی را تایید می‌کند.

با این حال، باید به این نکته توجه داشت که وقتی رفتارهای جویی نسبت به زنان از منظر معاصر بررسی می‌شود، نگرانی‌هایی ایجاد می‌کند. ممکن است نگرش او نسبت به زنان تحت تاثیر محیط فرهنگی که در آن بزرگ شده، قرار گرفته باشد؛ فرهنگی که به ایده‌ی کازانووا بودن جلوه می‌داد و فرهنگ مردسالارانه را ترویج می‌کرد.

راس: وسواس در عشق

راس، شخصیتی که به نظر می‌رسید همیشه درگیر وسواسِ بودن در یک رابطه است، نیاز عمیقی به همراه و همدم داشت. انگار نمی‌توانست بدون یک شریک عاطفی زندگی کند و اغلب این نبودن را با وجود مشکلی اساسی برابر می‌دانست.

این میل شدید باعث شد که انرژی و زمان زیادی را در روابط خود سرمایه‌گذاری کند، حتی زمانی که نشانه‌های هشداردهنده‌ی آشکاری وجود داشت. به عنوان مثال، رابطه‌اش با امیلی را در نظر بگیرید؛ جایی که رفتارهای کنترل‌گرانه و اولتیماتوم‌های او به وضوح نمایان بود. امیلی به شادی راس اهمیت نمی‌داد و به‌ جای آن خواسته‌های خود را تحمیل می‌کرد، مانند انتقال به لندن و قطع ارتباط با دوستانش، به ویژه ریچل. با وجود این پویایی یک‌طرفه، راس به دلیل نیاز شدیدش به یک رابطه، آماده بود که تسلیم شود.

تربیت راس به عنوان فرزند طلایی خانواده، مشکلات او در ابراز قاطعیت و تعیین مرزها را روشن می‌کند. او به داشتن همه چیز عادت کرده بود، و این موضوع باعث شده بود که در ترمیم و آشتی روابط ناتوان باشد. در عوض، او وارد بازی‌های قدرتی شد که توسط شرکایش تعیین می‌شد و فاقد مهارت‌های لازم برای برقراری ارتباط موثر و حل اختلافات بود. این مسئله زمانی آشکار شد که ریچل برای اولین بار عشق خود را به او اعتراف کرد و راس با سردرگمی پاسخ داد. او برای تصمیم‌گیری به تهیه لیستی از مزایا و معایب متوسل شد، که نشان‌دهنده‌ی دشواری او در انتخاب شریک زندگی و روشن کردن خواسته‌هایش در روابط بود.

روانشناسی سریال فرندز در شخصیت راس، اهمیت پیدا کردن تعادل میان عشق و حفظ هویت شخصی را به نمایش می‌گذارد.
روانشناسی سریال فرندز در شخصیت راس، اهمیت پیدا کردن تعادل میان عشق و حفظ هویت شخصی را به نمایش می‌گذارد.

بحث مشهور “ما در یک بریک بودیم” نیز نشان‌دهنده‌ی ناتوانی راس در آشتی دادن بود. به‌جای استفاده از این فرصت برای بهبود و ترمیم رابطه، او درگیر بحث بیهوده‌ای درباره‌ی تعریف یک جدایی شد. تماشای رفت و برگشت‌های مداوم رابطه‌ی راس و ریچل در طول ده سال طولانی، ناراحت‌کننده است. این چرخه‌ی دائمی نزدیک شدن و سپس دور شدن، ما را به این فکر وادار می‌کند که چرا آن‌ها این‌قدر زمان را هدر دادند.

آن‌ها می‌دانستند که می‌خواهند با هم باشند، اما غرور، تکبر و ناتوانی در برقراری ارتباط موثر مانع از آن شد که به دنبال مشاوره زوج‌ها بروند، آسیب‌پذیری خود را بپذیرند یا احساسات خود را به‌صراحت بیان کنند. این موضوع به‌طور دردناکی یادآوری می‌کند که چگونه فرصت‌های از دست رفته و فقدان مهارت‌های لازم در رابطه می‌تواند مانع از ایجاد ارتباط واقعی و خوشبختی شود.

در نهایت، احساسی از ترحم برای راس و ریچل باقی می‌ماند که به دلیل ناتوانی‌شان در هدایت درست رابطه، سال‌های زیادی را از دست دادند. این مسئله یادآور این است که گاهی اوقات ما فرصت‌های ارزشمند خود با دیگران را تنها به دلیل کمبود دانش و ابزارهای لازم از دست می‌دهیم. این امر بر اهمیت یادگیری و رشد در روابطمان تاکید می‌کند، تا از پتانسیل ایجاد ارتباطات زیبا و رضایت‌بخش محروم نشویم.

پیام نهایی

دنیای شخصیت‌های سریال فرندز ما را در سفری پرفراز و نشیب در میان پیچیدگی‌های روابط همراهی می‌کند. این شش دوست به ما درس‌های ارزشمندی درباره‌ی ظرایف عشق، دوستی و رشد شخصی داده‌اند. سفر راس بر اهمیت پیدا کردن تعادل میان دنبال کردن روابط و حفظ حس خودآگاهی تاکید کرد. مونیکا به ما نشان داد که آسیب‌پذیری چقدر مهم است و عشق چه قدرتی برای تحول دارد. تحول ریچل از یک مدگرای خودمحور به زنی مهربان و مستقل، اهمیت خودشناسی و رشد شخصی را به تصویر کشید.

شوخ‌طبعی چندلر و نا امنی‌های زیرپوستی او پیچیدگی‌های پیمایش در روابط صمیمی و ساختن اعتماد را نشان داد. رویکرد بی‌خیال جویی نسبت به روابط به ما یادآوری کرد که لذت بردن از زندگی مجردی و اولویت دادن به خوشبختی شخصی، کاملا قابل قبول است. و در نهایت، فیبی با تاب‌آوری‌اش و توانایی در تعیین مرزها، به ما اهمیت ارزش قائل شدن برای خود و دفاع از نیازهایمان را آموخت.

از اینکه در سفر بررسی روانشناسی سریال فرندز با ما همراه بودید، سپاسگزاریم. امیدوارم که روابط شما نیز پر از عشق، خنده و دوستی‌های پایدار باشد. مراقب خودتان باشید.

منبع: +

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *